اینها شیرازی هستند، پس... هستند.
آنها شمالی هستند، پس... هستند.
فلان سهم ها/کارخانه ها همه... هستند.
همه مردها ... هستند.
شما زن ها همتون ...
همه آلمانی ها ... هستند.
ایرانیها... هستند ولی خارجیها ... هستند.
ما ایرانیها همیشه میخوایم آسون ترین راه رو انتخاب کنیم.
متولد ماه... هستی پس بی قید و بندی!
اهالی فلان شهر همه قاچاقچی هستن
طرف بنز داره پس...
همه تویوتاها .... هستند
و هزاران مثال دیگه
این جملات، نشانگر یک خطای رایج در تحلیل و تصمیمگیری است. خطایی که به واسطه آن، یک فرد/پدیده را تنها بر اساس معیارهای خاص مانند محل زندگی، سابقه، جنسیت، قومیت، رنگ پوست و موارد مشابه قضاوت میکنیم و یک حکم کلی صادر میکنیم. خطای استریوتایپ ترکیبی از نگرش و پیشداوریهاست که به گروهی خاص تعمیمیافته و اغلب هم نادرست است. به عبارتی کسانی تفکر قالبی دارند که فکر میکنند همه افراد یه گروه از یک ویژگی معین برخوردارند.
لغت لاتین معادل کلیشه کلمه استریوتایپ میباشد، که استریو از ریشه کلمهای یونانی به معنی محکم و غیرقابل تغییر و کلمه تایپ از ریشه کلمهای یونانی به معنی تأثیر میباشد. در نتیجه کلمه استریوتایپ به معنی تأثیر غیرقابل تغییر (چارچوب غیرقابل تغییر) میباشد. ما آن را می توانیم به فکر قالبی یا کلیشهای ترجمه کنیم.
بیایید این داستان را با هم بخوانیم: یک روز پسری همراه پدر خود سوار ماشین در حال مسافرت توی مسیر تصادف می کنند و پدر درجا فوت میکنند. نیروهای امدادی پسر رو به بیمارستان منتقل می کنند. زمانی که رییس بیمارستان برای بررسی وضعیت جسمانی پسر به ملاقاتش می آيد با تعجب متوجه میشود که این فرد همان پسر خودش است.
اگر پدر فوت کرده، پس رییس بیمارستان چه کسی است؟ آیا ما این جا با یک معما و مساله پیچیده خانوادگی روبرو هستیم؟
اگر خطای استریوتایپ در مورد جنسیت وجود نداشت بیشتر ما جواب درست را می توانستیم حدس بزنیم. رئیس بیمارستان مادر پسر بود. اما ما این استریوتایپ را داریم که رئیس بیمارستان قاعدتاً یک مرد است و اصلاً ذهن ما اجازه حل این معما رو به ما نمیدهد.
- تحلیل و تجویز راهبردی:
گوردون آلپورت روانشناس معروف جمله ای دارد که بسیار جالب است: «هرگز با واقعیت مزاحم من نشوید، چون من تصمیم خود را گرفتهام.» این جمله مغز استریوتایپینگ را توضیح می دهد. یعنی آن که من به جای آن که با واقعیت سر و کار داشته باشم. از قبل و بر مبنای یکی دو تا نشانه/ويژگی تصمیمم را گرفتهام. چه کنیم که از خطای استریوتایپینگ در امان بمانیم:
سه ثانیه تعلیق: معمول آن است که میان قضاوت درباره یک شی/شخص/پدیده و به زبان آوردنِ آن قضاوت، تقریباً زمانی وجود ندارد و به همان سرعتی که در ذهنِمان قضاوت شکل می گیرد آن قضاوت را بیان می کنیم. اگر چند روز تمرین کنیم که بین آنچه در ذهن مان می گذرد و آن چه می گوییم فقط سه ثانیه تاخیر بیاندازیم مغز ما فرصت پیدا می کند که در مورد آن نه به صورت خودکار که به صورت خودآگاه قضاوت فکر کند. در آن سه ثانیه فقط یک سوال از خود بپرسیم: آیا برای آنچه می خواهم بگویم شواهد کافی دارم یا صرفا بر مبنای یک پیش دانسته است که هیچگاه آن را نیازموده ام و از نظر آماری بررسی نکرده ام؟ همین تاخیر سه ثانیهای و همان سوال ساده را میشود در در فوروارد کردن یک پیام یا به اشتراکگذاری مجدد آن پیام در شبکه های اجتماعی به کار برد.