وقتی بهطور مکرر درباره ظاهر دخترمان اظهار نظر کنیم و به زیبایی صورت و بدنش را تحسین کنیم، این پیام را به او میدهیم که ظاهرش مهمترین و قابل اعتناترین ویژگی اوست.
شاید تکرار چیزهایی شبیه به اینها: خیلی قشنگی! امروز خوشگل شدی! تعریف و تمجیدهایی عادی، گذرا و بیضرر به نظر برسد اما این دست اظهارات ممکن است در درازمدت اثری مخرب بر شخصیت دختران و تعریف آنها از هویتشان داشته باشد. ولی چرا؟
در مقالهای در روزنامه گاردین ۷۰ درصد از ۴۰۰ دختر نوجوانی که در نظرسنجی تحقیقی شرکت کردند، درباره وزنشان اظهار نگرانی کردند: «تعدادی از آنها گفتند صبحانه و ناهارشان را حذف کردهاند تا لاغر بمانند و گروهی هم گفتند امیدوارند در بزرگسالی با جراحی پلاستیک ظاهر بدنشان را بهبود بخشند.«
در دنیای امروز که همه چیز مبتنی بر تصویر است، تأکید بر ظاهر، بدن و لباس دختران و ستایشِ سطحی زیبایی ظاهریشان این باور در حال رشد را در آنها تقویت میکند که تصویر «همهچیز» است، ظاهر زنان مهمتر از هر چیز دیگریست و بر تفکر، هویت و باورهای آنها مقدم است.
تعریف و تمجیدهای مکرر درباره زیبایی ظاهری دختران این باور را تقویت میکند که زیبایی ارزشمندتر از قوی و مستقل بودن است: «وقتی باور کنیم اعتمادبهنفس ما به مؤلفههای بیرونی وابسته است، به هنگام ناراحتی یا شکست بهسختی میتوانیم خودمان را جمعوجور کنیم، درنتیجه راحتتر افسرده میشویم. همه اینها باعث میشود دخترها بهسادگی تسلیم شوند، کمتر مصمم باشند و احساس بیکفایتی کنند.»
پس به دخترهایمان چه بگوییم؟
بهجای این که درباره ظاهرشان اظهار نظر کنیم، به کارها و رفتارهایشان اشاره کنیم و بپرسیم به چه چیزهایی علاقهمندند. بهجای این که به آنها بگوییم دختر خوبی هستند، از کیفیتهای قابل توجه در شخصیتشان بگوییم، مثل اینکه چهقدر صبور و کوشا هستند یا چه مهارت بالایی در خوب گوش کردن دارند. همچنین، بهجای اظهارنظر درباره بایدها و نبایدهای رفتار مناسب برای دختران، مهارت ابزار نظر و بیان ایدهها و دیدگاههایشان را در آنها تقویت کنیم و به آنها بگوییم اینکه با شجاعت نظر میدهند چهقدر تحسینبرانگیز است. یک گردش زبانی ظریف تضمین میکند که دختران نوجوان با آمادگی بیشتری به دنیای بزرگسالی وارد میشوند.