درباره این مطلب
    جهت ارسال این مطلب به دوستانتان لطفا آدرس ایمیل خودتان به همراه آدرس ایمیل گیرنده را در فرم زیر وارد کنید و کلید ارسال را بزنید.

    در صورتیکه قصد ارسال مطلب به بیش از یک نفر را دارید آدرس ها را با کاما (,) از هم جدا کنید.
    ایمیل فرستنده

    ایمیل گیرنده

    توضیحات


فواید آموزش فلسفه به کودکان

فلسفه به گفته سقراط حکیم، جست وجوی حقیقت است و فیلسوف، دوست دار حقیقت؛ و هنگامی که از فلسفه برای کودکان سخن می گوییم، این معنا را دنبال می کنیم که به کودک یاری دهیم تا در جست وجوی حقیقت باشد و این ممکن نمی شود مگر زمانی که کودک، اندیشیدن (به معنای عام) و اندیشیدن برای خود (به معنای خاص) را بیاموزد (بنیاد علمی حکمت صدرا، 1384، ص3).
هدفی که فلسفه برای کودکان دنبال می کند هدایت کودکان به سویی است که با دید تیزبین و نقادانه خود، موشکافانه همه چیز را بررسی کنند و با ارتقای سطح تفکر، به آنها کمک کند تا حقیقت را دریابند و بتوانند مسائل و مشکلات خود و جامعه اطراف خود را حل کنند (همان، ص 3). به تعبیر دیگر هدف این برنامه، اصلاح وضعیت آموزشی و تربیتی کودکان است؛ به گونه ای که فراگیری درس ها از روش تقلیدی کنونی به روش اجتهادی و انتقادی دگرگون شود. در صورت اجرای درست این برنامه، توانایی هایی برای کودک به ارمغان می آیند که نه تنها در پیشرفت تحصیلی او، که در کل جریان اجتماعی اش تأثیرگذار خواهند بود. بدین ترتیب کودک به گونه ای بار می آید که در برابر شبهه های دینی به آسانی فریب نخورد و از سوی دیگر هر خرافه ای را نیز به نام دین نپذیرد (شریفی اسدی، 1387، ص100).
از دیگر اهداف این برنامه می توان به این موارد اشاره کرد:

1. پرورش قدرت تفکر چندبعدی در کودکان که در نتیجه آن توانایی استدلال، داوری، خلاقیت های فکری و تفکر دقیق در آنها پرورش یابد؛
2. تربیت مردان و زنانی که در پیچ و خم های زندگی ماشینی و الکترونیکی امروز با حجم بالای اطلاعات و فناوری بتوانند در زندگی روزمره شان، بر سر دوراهی ها، تصمیم های درست بگیرند؛
3. مسئولیت پذیری، جامعه پذیری، انعطاف پذیری و درونی شدن رفتارهای اخلاقی در کودکان (حسینی، 1389، ص 94).
با اجرای این برنامه، کودکان به انسان هایی متفکرتر، انعطاف پذیرتر، باملاحظه تر و منطقی تر تبدیل می شوند. فراگیری بسیاری از مهارت ها و نیز ایجاد تمایل برای استفاده از این مهارت ها، از طریق زبان و با ایجاد یک «اجتماع پژوهشی» (جایی که کودکان به منزله اقدامی مشارکتی به تبادل نظر با هم دیگر می پردازند) به بهترین شکل ممکن، امکان پذیر است (فیشر، 1385، ص268).
دکتر رضا علی نوروزی و خانم نگین درخشنده طی یک دوره کار فلسفی با دانش آموزان ابتدایی در شهر اصفهان به این نتیجه رسیدند که فلسفه به کودکان کمک می کند تا در زندگی روزمره از قضاوت های صحیح تر بهره مند شوند. مهارت ها و توانایی هایی که در پرتو اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان در آنان ایجاد می شود از این قرارند: مهارت خواندن برای فهمیدن، جست وجوی مسئله، فهم قضاوت ها و احکامی که صادر می شوند، پرسیدن، خویشتنداری، انسجام فکری، مشاهده تناسب ها، ارتباط برقرار کردن میان امور مورد مطالعه، تمرکز یافتن روی مسئله مورد بحث، طبقه بندی کردن، ارائه دلیل، صورت بندی معیارها و استفاده از آنها، نگریستن به مسائل از منظر وسیع تر، استفاده از مثال، تحلیل جملات و عبارات، مطالعه و ادراک پیش فرض ها، ساخت و ارائه توصیف ها و تبیین ها، کشف جانشین ها، دریافت دلالت ها، تعمیم دادن، گوش دادن فعال، سعه صدر، بی طرفی، مشارکت کردن در ایده پردازی ها و تفکرات، مسائل را از دید دیگران دیدن، احترام گذاشتن به دیگران، شجاعت فکری پیدا کردن، بازنگری خود و اصلاح خویشتن. کسب همه این مهارت ها در گرو یادگیری تفکر فلسفی است که محور برنامه فلسفه برای کودکان است (نوروزی، 1386، ص131).

از جمله فواید دیگر این طرح می توان به بالا رفتن سطح فکری کودکان، و بهبود کیفیت درسی دانش آموزان در مدارس در همه دروس اشاره کرد (هینز، 1384، ص168). فلسفه، کنجکاوی بچه ها را برای استدلال، حل مشکل، تصور و خلاقیت بر می انگیزد؛ مهارت های ارتباطی آنها را رشد می دهد و بدین ترتیب می توانند حرف بزنند، گوش دهند و نوبت بگیرند. فلسفه به آنها زبان گفت و گو و چگونگی برقراری ارتباط را می آموزد، و یاد می گیرند شهروندی با اخلاق باشند و مسئولیت اعمال و عقاید خود را بپذیرند (اعلایی، 1385، ص 40).

 

 

ارسال نظر
تنها اعضای سایت قادر به ارسال نظر برای مطالب هستند. جهت ورود و عضویت در سایت کلیک کنید.

آخرین نظرات کاربران