چگونه شخصيت هاي غير عادي را بشناسيم :
رفتارها وتجربياتي که تعريف کننده اختلالات شخصيتي هستند براي ما کاملا غير عادي مي باشند، اما بالعکس براي خود شخصي که مبتلاي به آن است بسيار عادي بوده و حتي ارامش بخش تجربه مي شود طوري که به جزء تفکيک ناپذير شخصيت او تبديل مي شود .اين الگوي رفتاري بي نهايت تغيير ناپذير مي باشند و اکثرا انگيزه بسيار کمي براي تغيير يافتن در شخص وجود دارد..
آیا محبوب شما اختلال شخصيتي دارد؟
اگر جواب سؤالات زیر مثبت است باید نسبت به بررسی اختلالات شخصیت در طرف مقابلتان حساس تر باشید:
آیا همه چيز آغازی بسيار عالي داشت اما سرانجام بنابر دلايلي به شکلي دلخراش پايان يافت؟
آیا او از تاثير رفتارهاي غیر معقولش بر ديگران کاملا نا آگاه است ؟
آیا تصور مي کنيد او با رفتارهايي که در نظر شما نامناسب و حتي آزار دهنده هستند اصلا مشکلي ندارد؟
وقتي در تلاشيد تا مشکلات رابطه مشترکتان را حل کنيد ، آیا هيچ واکنش مثبت و يا تلاشي براي همراهي از جانب او مشاهده مي کنيد يا حداقل انگيزه را براي تغيير از خود نشان مي دهد؟
آیا احساس مي کنيد اکثر مواقع در برخورد با شما ، افراد ديگر و يا همکارانش درگيري شديدي پيدا مي کند؟
آیا در اولين برخورد با ديگران تاثير مثبتي روي آنها مي گذارد اما کمي بعد با نشان دادن خشم و رابطه اجتماعي ضعيف يا حتي فريب دادن آنها مشکلاتي را به وجود مي اورد؟
آیا رفتارهاي عجيب و غير عادي اش تا حدي است که به طرد شدنش توسط ديگران منجر مي شود ؟
آیا بهترين احساس را زماني دارد که کانون توجه همگان است در حالي که شما مورد توجه نيستيد؟
آیا انقدر به شما وابسته است و محتاج توجه و تحسين شماست که حس مي کنيد در اداره کردن رابطه خود با او خسته ودرمانده شده ايد؟
آیا انقدر خشک ، جدي و پايبند به نظم و ترتيب است که بر هم خوردن اين نظم خشم و نگراني او را بر مي انگيزد؟
آیا با پي بردن به رفتارهاي غیر عادي او باز هم خواستار ادامه اين رابطه هستيد ؟
9 دليل عمده جذب شدن و ماندن با افراد مبتلا به اختلالات شخصيت
دليل اول:با شناخت سطحي و اوليه اي که از طرف مقابل پيدا مي کنم ، گول مي خورم.
دليل دوم : به نظر مي رسد در ديدن تمام جوانب و حقايق امر ناتوان هستم ( يا به عبارتي ديگر سطحي نگر شده ام).
دليل سوم:همواره رابطه با کساني را دنبال مي کنم که دچار يک نوع اختلال شخصيتي مشابه هستند
دليل چهارم : نياز دارم ديگران محتاج من باشند ( ضعیف بودن حس ارزشمندی).
دليل پنجم : لياقت من بيشتر از اين نيست
دليل ششم: همواره در پي پر کردن خلاء هاي وجودم هستم
دليل هفتم: احساس گناه و عذاب وجدان نمي گذارد او را رها کنم
دليل هشتم : شايد مشکل فقط از طرف مقابل نباشد.
دليل نهم: اصلا نفهميدم چه طور شد ، کاملا تصادفي اتفاق افتاد
سرکار خانم دکتر موسوی
ادامه دارد...
