درباره این مطلب
    جهت ارسال این مطلب به دوستانتان لطفا آدرس ایمیل خودتان به همراه آدرس ایمیل گیرنده را در فرم زیر وارد کنید و کلید ارسال را بزنید.

    در صورتیکه قصد ارسال مطلب به بیش از یک نفر را دارید آدرس ها را با کاما (,) از هم جدا کنید.
    ایمیل فرستنده

    ایمیل گیرنده

    توضیحات


شما به خانه بر میگردید...!!! (تاثیر ذهن ناخودآگاه در ازدواج...)

ما دوست داریم هر شب در سمت مشخصی از رختخوابمان بخوابیم... یا در محل کار ، ماشین مان را در همان جای همیشگی پارک کنیم...یا تعطیلات مان را در همان جایی که همیشه برای تعطیلات می رفتیم ,بگذرانیم...

بازگشت به چیزهای مشابه یک غریزه اساسی است که به زندگیمان در این دنیای گیج کننده و دائماً درحال تغییر ، یک حس استمرار و ایمنی می دهد...

متأسفانه این غریزه ممکن است ، به ضرر ما تمام شود...ما غالباً درجستجوی موقعیت های احساسی مشابه آن چه در کودکی داشته ایم ، هستیم...صرف نظر از این که آن تجربیات مثبت یا منفی بوده اند...

در علم مشاوره به این حالت "سندرم بازگشت به خانه"میگوییم و چنین عمل می کند :
وقتی بچه کوچکی بودید ،خانه تان منبع اصلی عشق و ایمنی بود...حتی اگر پر از خشونت و یا هرج و مرج بود ، هنوز هم خانه بود...جایی که شکم تان سیر می شد ، جایی برای خوابیدن داشتید و به نوعی توجه دریافت می کردید... بنابراین عشق در ذهن شما ، خانه را تداعی می کند... به عبارتی ، این دو در ذهن شما به هم مربوط هستند...

همچنین بر اساس تجربیاتتان معادلات دیگری به طور ناخودآگاه در ذهنتان اتفاق می افتند... به عنوان مثال...
اگر پدر و مادرتان مرتب دعوا می کردند ، شما در ذهن خود این معادله را خواهید ساخت که... :خانه =هرج و مرج ...

اگربه شما محبت و توجه زیادی نشان داده نمی شد، ممکن است معادله شما چیزی نظیر این میشد...: خانه = تنهایی..
اگر یکی از والدین شما آزار دهنده بود ، ممکن بود به این فرم تغییر یابد... :خانه = ترس...

چیزی شبیه ریاضیات پایه که در مدرسه یاد گرفته ایم...:
A=C آن گاهB=C و A=B اگر

در این معادله... :
 اگر عشق = خانه و خانه = هرج و مرج ... آن گاه عشق = هرج و مرج
اگر عشق = خانه و خانه = تنهایی ، پس عشق = تنهایی...
اگر عشق = خانه و خانه = ترس ، پس ـ عشق = ترس...
ذهن شما هرگونه تداعی معانی را که شما از خانه دارید ، برابر با عشق گرفته و این طور نتیجه می گیرد که عشق نیز باید چنین احساسی باشد...اگر خانه برای شما به معنای احساس هرج و مرج بود... آنگاه ممکن است اشخاص بی ثباتی را جستجو کنید تا شما را در خلق یک رابطه ی دراماتیک و پر هرج و مرج کمک کنند ...اگر خانه به معنای تنهایی بود ، ممکن است کسی را پیدا کنید که به شما عشق ، محبت و توجه کافی ندهد تا این که بتوانید مجداً در خود احساس تنهایی تولید کنید...اگر خانه به معنای ترس بود ، ممکن است جذب کسی شوید که تماماً از شما انتقاد کند و شما را تهدید کند که ترک تان خواهد کرد و یا کاری کند تا این که همیشه در ترس به سر برید ...

شما ناخودآگاه ، چیزی را انتخاب می کنید که برایتان آشنا است : شما به خانه بر می گردید...!!!

سمیه موسوی... دانشجوی دکتری مشاوره خانواده...

ارسال نظر
تنها اعضای سایت قادر به ارسال نظر برای مطالب هستند. جهت ورود و عضویت در سایت کلیک کنید.

آخرین نظرات کاربران