واکنش شما به ترس کودک
هرگز کودکتان را برای ترسش مسخره نکنید، تحقیرش نکنید یا برایش دلیل منطقی نیاورید
این کارها به او نشان میدهد شما خطری که از نظر او بسیار واقعی است را درک نمیکنید و حتی ممکن است بیشتر احساس ترس کند چون احساس میکند شما نمیتوانید از او محافظت کنید. به علاوه، مسخره کردن باعث میشود که عزت نفسش را از دست بدهد.
اگر هراسان از خواب پریده، به او اطمینان دهید که خواب رخدادی واقعی نیست و او در امنیت است.
اگر لازم باشد چراغ را روشن کنید، بغلش کنید و مدتی کنارش بخوابید.
چراغ اتاق را تا زمانی که ترس کودک از بین برود روشن بگذارید.
اگر تصمیم گرفتید اتاق را ترک کنید، در اتاق را کمی باز بگذارید تا نور بیرون به داخل اتاق بیفتد و کودک صدای شما یا کارهایتان را بشنود.
به ترسش اهمیت بدهید
اجازه بدهید در مورد آن حرف بزند. هرگز نگویید بچههای بزرگ نمیترسند. اطمیناندهنده باشید. به او بگویید: « اگه بخوای کنارت میمونم ».
با تصورات او پیش بروید؛ یعنی اگر اصرار دارد که یک غول در کمد لباسهایش است، کمد را باز کنید و آن را بگردید.
حتی میتوانید یکی از عروسکهای مورد علاقهاش را به عنوان محافظ خود انتخاب کنید یا به کودکتان جملات خاصی یاد بدهید که با آن غول را ناپدید کند.
ارتباطی مطلوب به وجود آورید.
زمانی که نیمههای شب صدای کودکتان را میشنوید، نزدش بروید و او را در تاریکی آرام کنید.
بازیهایی را با هم امتحان کنید که با چشمان بسته چیزهای خوب مثل بستنی یا قلعه شنی کنار ساحل را تصور کند.
از این که اتاق کودک فقط مکانی برای استراحت و خواب او باشد پرهیز کنید؛ اتاق او باید مکانی شاد و فارغ از احساسات منفی باشد.
شجاعتش را تحسین کنید
زمانی که کودکتان بر ترسش غلبه میکند را بسیار بزرگ کنید. اهمیتی ندارد که این گام چقدر کوچک بوده است. اگر او تمام شب را در حالی که چراغ خاموش است در تختش گذرانده باشد، یک جشن کوچک بگیرید یا یک هدیه کوچک را در عوض برایش آماده کنید.