"خیانت" زیان آورترین عمل در یک ارتباطه که نه تنها منجر به صدمه های غیرقابل جبران به طرفین میشه،بلکه اعتماد و اطمینان کسی که مورد خیانت قرار گرفته شده رو هم  نسبت به افراد دیگه از بین میبره...

•  اما زنها بیشتر خیانت میکنند یا مردان؟

از قدیم تا حالا بیشتر مردم معتقدند که مردها در روابطشون با جنس مخالف تعهد کمتری دارند...در حالی که طبق تحقیقات جدید زنان هم می تونند دست به خیانت بزنند و در روابط خودشون پایبند نباشند...

ولی به طور میانگین و براساس پژوهشهای انجام شده اگر بخوایم صحبت کنیم خیانت در مردان بالاتره...و زنان کمتر از مردان به سمت روابط فرازناشویی کشیده میشند...و اون هم معمولا به این دلیله که زنان معمولا تصور میکنند که در صورت خیانت و ایجاد روابط فرازناشویی با فرد دیگه، تمام معنویات، اعتبار و اصالتشون به عنوان یک زن شایسته از بین میره...و در صورت ارتکاب خیانت معمولا زنان چندین برابر مردان دچار احساس گناه و استرس میشند...

‍ بیشترین خیانت در مردان در سن 28 تا 50 سالگی اتفاق میفته و در زنان بین 20 تا 40 سالگی...
در هر صورت باید دونست که خیانت یک امر پیچیده و در عین حال دو طرفه است...و هردو طرف معمولا در ایجاد و شکل گیری خیانت نقش دارند و  اگر درگیر  خیانت طرف مقابلتون شدید،یک طرفه به قاضی نرید و روابطتون و نقشی که شما در ایجاد خیانت داشتید رو هم در نظر بگیرید...

امروز و انشاءالله در طی هفته های آتی قصد داریم در مورد نحوه روبرو شدن با خیانت و بهبود روابط بعد از خیانت صحبت کنیم.

 گام اول:

گام اول در برخورد با خیانت همسر اینه که احساساتی که بهتون دست میده رو عادی تصور کنید و فکر نکنید دارید دیوونه میشید...معمولا کسانی که خیانت دیدند که ما توی بحثمون بهشون میگیم "یار زخم خورده" تحت تأثیر ترشح آدرنالین و بقیه هورمون های تنش زا،اعصاب سمپاتیکشون فعال میشه و شدیدا برانگیخته میشند و تحت تأثیر همین برانگیختگی مدام گوش به زنگ علائم کج روی همسرش هستند...

معمولا اضطراب و بیقراری مانع خواب راحتشون میشه...حتی ممکنه فراموشی های کوتاه مدت بگیرند...احساس وحشت و درموندگی کنند و حتی دچار انقباض و سفتی عضلات بشند...

خلاصه اینکه بعد از خیانت این احساسات طبیعیه...و با دچار شدن به این علائم دستپاچه نشید...

خب اینا مربوط به جسم میشد اما روح و روان فرد زخم خورده چه جوریه؟

یه فرد زخم خورده دقیقا زیر کوهی از صدمات روحی مدفون میشه...چون همزمان چندین حس منفی بهش هجوم میاره:

حس از دست دادن هویت،مخصوصا برای کسایی که خیلی در قالب نقش سنتی فرو میرند این حس شدیدتره...و فکر میکنند دیگه خودشون رو هم نمیشناسند...

از دست رفتن حس استثنایی بودن: معمولا افراد خیانت دیده حس بی ارزشی شدیدی پیدا میکنند...جوری که جمله ای که بارها از این افراد میشنویم اینه که "من رو مثل یه دستمال کاغذی انداخت دور..."

حس از دست رفتن عزت نفس به دلیل خوارکردن و قربانی کردن خودشون برای پس گرفتن همسرشون،خیلی وقتها این افراد میگند که "تمام غرورم رو زیرپام گذاشتم"...یا بیشتر کسایی که خیانت دیدند و سکونت کردند از خودشون میپرسند "چرا برای طرف مقابل خط و نشون نکشیدند؟ یا چرا به روش نیاوردند؟...و اجازه دادند که بهشون ظلم بشه...؟"

حس از دست رفتن کنترل بر ذهن و جسم و داشتن افکار وسواسی بیشمار:افکار وسواسگونه این افراد رو یک لحظه رها نمیکنه و از اون به بعد به خاطر اضطرابی که دارند شروع میکنند به چک کردن همسرشون...

از دست دادن حس ذاتی دربارۀ نظم و عدالت در جهان: معمولا احساس میکنند که دیگه دنیا براشون هیچ معنی نداره...
از دست رفتن ایمان مذهبی: بیشتر این افراد خدا رو مقصر میدونند و تا یه مدت با خدا قهر میکنند و فکر میکنند خدا بهشون پشت کرده یا دارند از طرف خدا مجازات میشند...

و احساسات منفی بیشمار دیگه ای مثل از دست دادن ارتباط با دیگران،اینکه فکر میکنند هیچکس نمیتونه حال اونها رو درک کنه،در مورد بچه هاشون گیج میشند که آیا مسئله رو به اونها بگند یا نه،یا حس از دست رفتن عزم و اراده شون حتی اراده شون برای زندگی کردن...خیلیاشون تفکرات خودکشی و دیگر کشی دارند...

خلاصه اینکه این افراد به شدت دچار لطمه روحی میشند و روزهای سختی رو میگذرونند...همونطور که قبلا اشاره شد اینها رو گفتیم که بدونید تمام این احساسات در افرادی که دچار خیانت میشند طبیعیه و بهتره به خاطر داشتن چنین احساساتی دست به کارهای نامعقول  و خطرناک نزنید...

سمیه موسوی

دانشجوی دکتری مشاوره خانواده

ادامه دارد ...