هوش رفتاری به عنوان یکی از عوامل مهم در یادگیری و سازش انسان با محیط همواره مورد توجه روانشناسان و دستاندرکاران تعلیم و تربیت بوده است. با وجود این، در طول تاریخ تعریفهای متعددی از هوش ارائه شده و نگرشهای گوناگونی در مورد آن وجود داشته است. قدیمیترین دیدگاهها در این زمینه، هوش را نوعی توانایی کلی ذهنی میداند که بیشتر به تفکر انتزاعی و تواناییهای شناختی افراد مربوط است. نظریهپردازان در سالهای اخیر، این تعریف را زیر سؤال بردهاند و با پیوند زدن بین هوش و هیجانات مفهوم جدیدی از هوش را مطرح کردهاند که در تبیین موفقیتهای افراد در طول زندگی، کارسازتر بوده است. این مفهوم که از آن بهعنوان هوش هیجانی یاد میشود، خیلی زود مورد توجه افراد زیادی قرار گرفت.
کاربرد هوش هیجانی: هوشهیجانی و جنبههای گستردۀ آن در دهههای اخیر علاوه بر روانشناسان و روانپزشکان توجه عموم را به خود جلب کرده است. بکارگیری مفهوم هوش اجتماعی برای اولین بار به دهۀ ۱۹۴۰ بازمیگردد. پس از آن مایر و سالووی اصطلاح هوش هیجانی را تعریف کردند
هوش هیجانی:
هوش هیجانی توانایی تشخیص هیجان خود و دیگران و تنظیم هیجانها در موقعیتهای اجتماعی است. همچنین، هوش هیجانی مجموعۀ گستردهای از مهارتها و خصوصیات فردی را در برگرفته و معمولا به آن دسته مهارتهای درونفردی و بینفردی اطلاق میگردد که فراتر از حوزه مشخص از دانشهای پیشین، بحث شناختی و مهارتهای فنی یا حرفهای است.
هوش هیجانی اجتماعی:h2
هوش هیجانی- اجتماعی نقطه تلاقی توانمندیها، مهارتها و تسهیلکنندههای هیجانی و اجتماعی فرد است که با یکدیگر ارتباط متقابل دارد. این مجموعه مشخص میکند که ما تا چه اندازه در درک و ابراز خود، درک دیگران، برقراری ارتباط با آنها و مقابله با نیازها و مشکلات زندگی روزمره به شیوهای اثربخش عمل کنیم. از منظر هوش هیجانی- اجتماعی هیجانها، مهارتها، و توانمندیهای اجتماعی و فردی پدیدههای مهم زندگی انسان هستند که دربرگیرنده اطلاعات ارزشمندی درباره چگونگی حل مسئله روزمره هستند.
بسیاری از والدین و دانشمندان و پژوهشگران در سراسر دنیا با افزایش رفتاری و هیجانی از اعتماد به نفس پایین تا اضطراب و افسردگی در کودکان، نوجوانان و جوانان، آموزش مهارتهای لازم در زمینه هوش هیجانی به کودکان و دانشآموزان را ضروری میدانند. این مهارتها منجر به افزایش انطباق و احتمال بیشتر موفقیت حتی در موقعیتهایی با عوامل خطرآفرین جدی خواهند شد. پژوهشها نشان دادهاند، افرادی که دارای کفایت هیجانی بالا هستند مهارتهای اجتماعی بهتر، روابط درازمدت پایاتر و توانایی بیشتری برای حل تعارضات دارند. اگرچه انسانها به دلایل سرشتی و ژنتیکی در تنظیم و ابراز هیجانات متفاوت هستند، یادگیری از طریق آموزش میتواند موجب افزایش تواناییها و مهارت افراد در هر سطحی که هستند، شوند. محیط خانواده اولین محل برای آموزش مهارتهای هیجانی است. این آموزش با گفتار و رفتار مستقیم والدین با کودکان و همچنین با الگوبرداری فرزندان از مهارتهای هیجانی مادر و پدر صورت میگیرد. این آموزش موجب میشود کودکان در شناخت احساسات خود و ابراز این هیجانات به صورتی مناسب، یافتن روشهایی برای آرام کردن خود و کنترل احساسات ناخوشایند، همچنین توانایی درک احساسات دیگران و همدلی با آنان موفقتر باشند. براساس تجربیات اولیه دوران کودکی، یک فرد میآموزد که به دیگران اطمینان کند و در دنیای پیرامون خود احساس امنیت نماید یا دیگران را غیرقابل اعتماد دانسته و همواره با بدبینی به محیط اطراف خود بنگرد.
موفقیت فرد در آموزش چه در مدرسه و چه در سالهای بعدی در دانشگاه، تنها با هوشبهر وی ارتباط ندارد بلکه با مهارتهای هیجانی و اجتماعی هوش هیجانی مانند داشتن انگیزه لازم، توانایی منتظر ماندن، اطاعت از دستورات و کنترل تکانه، مهارت کمک خواستن از دیگران و بیان نیازهای هیجانی و آموزشی مرتبط است.
درباره این مطلب
هوش هیجانی و رفتاری و جنبه های کاربردی آن
ارسال نظر
تنها اعضای سایت قادر به ارسال نظر برای مطالب هستند. جهت ورود و عضویت در سایت کلیک کنید.
آخرین نظرات کاربران